پس نه پس های جدید
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

سلام به دوستان خوبم ، چند وقتی هست که جملات “پــ نــ پــ” محبوبیت پیدا کرده

ما هم خواستیم بی نصیب نمونیم و این شد که رفتیم کل اینترنت رو شخم زدیم

چند تا براتون گلچین کردیم ، براتون گذاشتیم توی این پست تا دور همی بخندیم

ولی قبل از خوندن این مطلب ، حضورتون عارض بشم که این اتفاقات ممکنه برای

هر کسی اتفاق بیوفته!و از این موقعیت ها برای هر کسی پیش بیاد،اما خواستم

به اونایی که از این جملات سرهم میکنن  بگم که شما بیخود کردی که همچین

جواب حاظر آماده ای داشتی همون موقع به طرف بدی ! :)

و حالا توجه شما رو به جملات جالب “پ ن پ” جلب میکنم

باشد که رستگار شویم و از این سوالای چرت و پرت نپرسیم !

 

رفتم جلسه ثبت نام ۱ساعت وایسادم.

یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟

پـَـــ نَ پـَـــ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم !

.

.

.

مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟!

پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن !

.

.

.

به یارو میگم حاجی, بزن تو دنده من هول میدم روشن شه.

میگه بزنم ۲ ؟ پَـــ نَ پَـــ بزن ۳فوتبال داره !

.

.

.


رفتم مرغ فروشی به فروشنده میگم بال دارین،

میگه بال مرغ؟

پـَـَـ نَ پـَـَــــ بال هواپیما، چندتا کوچه پایین تر سقوط کردیم میخوام درستش کنم !

.

.

.


پدربزرگم فوت کرده تو قبرستونیم دوستم زنگ زده میگه کجایی؟

میگم بهشت زهرا ! میگه واسه چی ؟ میگم واسه پدر بزرگم.

میگه اِ ؟ فوت کرده ؟ میگم پـَـــ نَ پـَـــــ تمرینی اومدیم مانور !

.

.

.


مامانم سفره پهن کرده بود ,بهش گفتم میخوای شام بیاری؟

گفت: پـَــــــــ نَ پَـــــــــ میخوام گلای سفره رو اب بدم !

.

.

.

دوستم تو خونه خوابیده بود داداشم ازراه اومده میگه خوابه؟

میگم پَـــ نَ پَـــ رفته رو اسکرین سیور لگد بزنی روشن میشه!

.

.

.


سر سفره عقد ، حاج آقا: آیا بنده وکیلم ؟

عروس: پـَـ نـَـ پـَـ  متهمی !

 

ادامه مطلب را بخوانید.....

 



پس نه پس های جدید
  • مربوط به موضوع » <-PostCategory->

بچه داییم به دنیا اومده. همه خوشحال و اینا. مامان بزرگم برگشته میگه حالا میخاین براش اسم بذارین؟میگم…اگه شما صلاح بدونین

(ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ - واحد احترام به بزرگتر)



میخوام مسواک بزنم
مامانم می پرسه میخوای مسواک بزنی؟؟
میگم بله مامان جون..
میگه خمیر دندونم روش میزنی؟؟
میگم بله مامان جان..
میگه خاک تو سرت این همه موقعیت پ ن پ درست کردم واست استفاده نکردی
منم گفتم پ ن پ خز شده مامان جون
(ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ



به بابام گفتم سوئیچ ماشینو بده …… گفت : می خوای بری جایی؟ … گفتم : بله پدر عزیزم
(ستاد مبارزه با فتنه ی پَ نَ پَ – واحد فرزند صالح)



فتم ساندویچی، میگم آقا یه هات داگ با سس مخصوص بدین. میگه میل می کنید؟ میگم: بله، دستتون درد نکنه
(گشت مبارزه با فتنه پـَ نه پـَ ، واحد سیار غذاخوری ها و رستوران ها)

 

ادامه مطلب را بخوانید.

برای خواندن ادامه مطلب عضو شوید.